برگی از زندگی ما

groep66.gif

 

آخر هفته مون رو به اتمامه .

هوا هم  بهاری و بارونی، سوز سردی داره و همه ما رو سرماخورده کرده.

کسرا هم که انگار نافشُ بستن به غر غر غر…

چند روز پیش همو آردلان پیشمون بود! بنده خدا تولدش بود!خودش کیک خریده بود، اومد پیش ما

کسرا هم که کلا عاشق تولد بازی!

صدبار ازعموش پرسید، تولد منه؟ اون بنده خدا هم میگفت آره ، به جان خودم آره ، باور کن آره . . . 

 

 

グーミーズ 見てね(^◇^)┛ のデコメ絵文字  سی ثانیه رفت آب بازی کنه اومدم دیدم ای داد بیداد!!!!بیا ببین چه خبره ه ه ه ه  グーミーズ 見てね(^◇^)┛ のデコメ絵文字

 

 

グーミーズ 見てね(^◇^)┛ のデコメ絵文字   تا یه خراب کاریم میکنه سریع قیافشُ اینجوری میکنه، آدم دلش نمیاد یه چیزی بهش بگه…. グーミーズ 見てね(^◇^)┛ のデコメ絵文字

 

 

خاله نازلی، خانوادگی رفتن استکهلم 

گربه و ماهیشونُ آوردن یه چند روزی که نیستن ما نگهشون داریم.

ماهی که قراره کلا بمونه همین جا گربه رو هم احتمالا در پی شکایت یکی از همسایه هاشون

مجبورن بذارن پیش ما…

کسرا روانی کرده گربه رو، یعنی از دست کسرا همین روزا میره خودش، میکشه.

میره زیر مبل، این فسقلی دنبالش میره، میره بالای کمد اینم میره هر جا که بره کسرا دنبالشه….

 

 

ハート+くるくる のデコメ絵文字خدا آخر و عاقبت ما رو با کسرا خان و این مخمل خانم ختم بخیر کنه … انشاللهハート+くるくる のデコメ絵文字